سندرم بی انگیزگی چیست؟ علت بی میلی به همه چیز چیست؟
انواع بی انگیزگی و راههای درمان آنها
فهرست مطالب
شناسایی علل و درمان بی انگیزگی
منظور از بی انگیزگی یا احساس پوچی، از دست دادن علاقه به جنبههای مختلف زندگی مانند انجام فعالیتهای روزانه یا تعامل با دیگران است که میتواند بر میزان توانایی شما در حفظ شغل، حفظ روابط و لذت بردن از زندگی تأثیر بگذارد.
همه افراد گاهی بی انگیزگی یا بی تفاوتی را تجربه میکنند. زمانی این مسئله نگرانکننده میشود که این حالت نشانهای از چندین اختلال عصبی و روانی مانند افسردگی باشد. در صورت مزمن شدن میتواند به سندرم بی انگیزگی (Amotivational Syndrome) تبدیل شود که مطمئنا نیاز به درمان تحت نظر روانشناس یا روانپزشک دارد.
سندرم بی انگیزگی یک بیماری روانی است که با تغییر در شخصیت، احساسات و عملکرد شناختی فرد مشخص میشود. فرد مبتلا به این سندرم معمولا علائم عدم تمرکز، بی علاقگی و حافظه ضعیف را تجربه میکند. این بیماری برای اولین بار در دهه ۱۹۶۰ در بین افرادی که سابقه طولانی مصرف حشیش داشتند مشاهده شده است. امروزه در میان افرادی که داروهای روانگردان مانند مت آمفتامین را مصرف میکنند نیز مشاهده میشود.
بنابراین در صورت مواجهه با بی انگیزگی به زندگی، بی انگیزگی برای کنکور، بی انگیزگی و افسردگی، تنبلی و بی انگیزگی، خستگی و بی انگیزگی، بی انگیزگی و لاغری خود یا هریک از اعضای خانواده باید سریعا به فکر درمان باشید. این مشکل روحی میتواند یک فرد را سالها از روند عادی زندگی دور کند!
علائم بی انگیزگی
علامت اصلی بی انگیزگی سطح انرژی پایین و عدم تمایل به انجام یا تکمیل هر کاری است. در این شرایط ممکن است هنگام ملاقات با افراد جدید یا امتحان کردن چیزهای جدید بیتفاوت باشید. حتی ممکن است علاقهای به شروع فعالیتها یا پرداختن به مسائل شخصی نداشته باشید.
اصولا ظاهر چهره تغییری نمیکند اما حالات و احساسات به طرز بارزی متفاوت میشوند. به همین دلیل، تمایل دارید که زمان بیشتری را به تنهایی سپری کنید. بی تفاوتی مداوم میتواند بر توانایی شما در حفظ روابط شخصی و عملکرد خوب در مدرسه یا محل کار تأثیر بگذارد.
در رابطه با نمونههایی از بی انگیزگی در بیماران، میتوان به مشکلات کاری (از دست دادن شغل و ناتوانی در انجام وظایفی که باید انجام داده شوند)، بیتوجهی به بهداشت شخصی (موهای نامرتب و حمام نکردن)، ناتوانی فیزیکی (نشستن برای مدت طولانی بدون آنکه کاری انجام شود) و مشکلات آموزشی (انجام ندادن تکالیف و شرکت نکردن در کلاس درس) اشاره کرد.
باید بدانید که بی انگیزگی همان افسردگی نیست اما میتواند یکی از علائم افسردگی باشد. افسردگی ممکن است باعث ناامیدی و احساس گناه شود. خطرات جدی مرتبط با افسردگی شامل مصرف مواد و خودکشی است. به طور کلی، از علائم بی انگیزگی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- انجام کارهای روزمره به سختی
- احساس بی تفاوتی
- فقدان احساسات نرمال
- عدم علاقه به انجام فعالیتها
- نداشتن انگیزه برای رسیدن به اهداف
- سطوح پایین انرژی و خستگی غیر معمول
- خواب آلودگی مداوم
- کاهش مشارکت در انجام فعالیتها
- فقدان احساسات در پاسخ به رویدادهای مثبت و منفی
اگر احیانا به سندرم بی انگیزگی مبتلا شده باشید احتمالا با علائم زیر نیز مواجه خواهید شد:
- حافظه ضعیف و فراموشی کوتاهمدت
- عدم تمرکز برای انجام وظایف
- بیتوجهی
- انزوای اجتماعی
- از دست دادن حس جاهطلبی و آیندهنگری
علائم سندرم بی انگیزگی تا حدود زیادی مشابه افسردگی است و گاهی هنگام تشخیص به اشتباه گرفته میشوند. اگر احساس میکنید بی انگیزه و بی علاقه به چیزهایی هستید که معمولاً شادی را برای شما به ارمغان میآورند، ممکن است دچار این سندرم شده باشید.
علل بی انگیزگی
اغلب افراد هر از گاهی در زندگی خود احساس بی انگیزگی میکنند. وقتی این بی انگیزگی مزمن شود، میتواند بر بسیاری از مسائل زندگی تأثیر بگذارد و به یک مشکل مهم تبدیل شود. جالب است بدانید که بی انگیزگی یکی از علائم بسیاری از اختلالات روانی و عصبی است. از جمله:
- بیماری آلزایمر
- اختلال افسردگی مداوم (معروف به دیستیمیا، نوعی افسردگی خفیف مزمن)
- فراموشی پیشانی گیجگاهی
- بیماری هانتینگتون
- بیماری پارکینسون
- فلج فوق هستهای پیشرونده
- روانگسیختگی یا اسکیزوفرنی
- سکته
- زوال عقل عروقی
یک مطالعه در سال ۲۰۱۱، ضایعاتی در لوب پیشانی مغز افرادی که دارای علائم بی انگیزگی بودند کشف کرد. البته گاهی ممکن است ناشی از سکته مغزی باشد که بر این قسمت از مغز تأثیر میگذارد.
یک فرد همچنین میتواند بی انگیزگی را در نبود یک بیماری زمینهای تجربه کند. مثلا نوجوانان گاهی با آن مواجه میشوند که معمولاً با گذشت زمان از بین میرود. بی انگیزگی و بی علاقگی طولانیمدت در نوجوانان طبیعی نیست.
هنوز هیچ تحقیق قطعی برای نشان دادن علت دقیق سندرم بی انگیزگی وجود ندارد. برخی از محققان این وضعیت را با مصرف زیاد ماری جوانا مرتبط کردهاند. مصرف مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) به عنوان داروهای ضد افسردگی نیز میتواند به طور بالقوه باعث بروز این سندرم شود.
این سندرم یکی از شایعترین بیماریهای روانی در افرادی است که سابقه استفاده از مواد روانگردان را دارند. به نظر میرسد مواد روانگردان نحوه عملکرد مغز شما را تغییر میدهند.
با انواع بی انگیزگی بیشتر آشنا شوید
در مطالعهای که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، محققان گونههای متفاوتی از بی انگیزگی را شناسایی و توصیف کردند:
- بی انگیزگی احساسی که با فقدان احساسات مثبت و منفی مشخص میشود
- بی انگیزگی رفتاری که با فقدان رفتارهای مبتکرانه مشخص میشود
- بی انگیزگی عمومی که با پاسخهای عاطفی ضعیف و عدم مشارکت اجتماعی مشخص میشود
تحقیقات نشان میدهند که بی انگیزگی و بی تفاوتی با مشکل آنهدونیا (anhedonia) یا فقدان لذت ارتباط تنگاتنگی دارند. افرادیکه سطوح بالاتری از بی انگیزگی را تجربه میکنند شدت مشکل آنهدونیا در آنها بیشتر است.
از انواع سندرم بی انگیزگی نیز میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- سندرم بی انگیزگی ناشی از ماری جوانا. این مورد برای اولین بار در بین افرادی که ماری جوانا استفاده میکردند، مشاهده شد. با این حال، ارتباط بین مصرف ماری جوانا و سندرم بی انگیزگی همچنان مورد بحث است. در حالی که برخی از مطالعات نشان میدهند که مصرفکنندگان مکرر ماری جوانا به احتمال زیاد دچار سندرم بی انگیزگی میشوند اما برخی دیگر معتقدند که ماری جوانا نه تنها مسئول این بیماری نیست، بلکه به عنوان داروی تفریحی منجر به افزایش رفاه کاربران آن میشود. یک مطالعه در مورد ارتباط بین مصرف ماری جوانا و سندرم بی انگیزگی پیشنهاد میکند که مصرفکنندگان مزمن ماری جوانا که از بی انگیزگی شدید رنج میبرند، ممکن است از قبل افسردگی داشته باشند و علائم این سندرم تنها میتواند نشانه افسردگی آنها باشد. برخی از مطالعات دیگر گزارش میدهند که سندرم بی انگیزگی در بین ۱۶ تا ۲۱ درصد از مصرفکنندگان مزمن ماری جوانا رخ میدهد.
- سندرم بی انگیزگی ناشی از SSRI. برخی از افراد در اثر استفاده طولانیمدت یا کوتاهمدت از SSRI ها دچار سندرم بی انگیزگی میشوند. SSRI ها برای تقلید از پیامرسانهای شیمیایی مانند سروتونین در مغز ما طراحی شدهاند تا به تسکین علائم افسردگی کمک کنند. با این حال، گاهی اوقات باعث میشوند که گیرندههای اصلی سروتونین در مغز ما آسیب ببینند یا فرسوده شوند. وقتی این گیرندهها آسیب ببینند یا فرسوده شوند، ممکن است انگیزهای برای انجام کارهایی که معمولاً از آنها لذت میبرید نداشته باشید و حتی احساس ناراحتی و بیتفاوتی کنید. سندرم بی انگیزگی یک عارضه جانبی بالقوه در اثر استفاده از SSRI ها است که اغلب گزارش نمیشود. در حالی که دادههای محدودی در مورد این موضوع وجود دارد و تحقیقات بیشتری باید در مورد چگونگی ایجاد آن انجام شود، محققان مطالعهای در سال ۲۰۰۴ نشان دادند که ۲۰ درصد از شرکتکنندگان پس از مصرف SSRI ها بیتفاوتی و ۱۶.۱ درصد از دست دادن حس جاهطلبی خود را گزارش کردهاند. اگرچه گزارشهای متعددی مبنی بر ایجاد سندرم بی انگیزگی در اثر مصرف SSRI ها وجود دارد اما هنوز هیچ تحقیق قطعی وجود ندارد که این وضعیت را با استفاده از SSRI ها مرتبط کند. بنابراین تحقیقات بیشتری در مورد وضعیت بی انگیزگی و استفاده از SSRI ها باید انجام شود.
آیا امکان پیشگیری از بی انگیزگی وجود دارد؟
مطمئنا اگر روال زندگی طبق یک برنامه مشخصی پیش برود، احتمال بی انگیزگی روانی بهخصوص در جوانان پایین میآید. مگر اینکه دچار یک مشکل عصبی زمینهای مانند موارد بالا شده باشید که با درمان به موقع آنها میتوان از پیشرفت اختلال بی انگیزگی پیشگیری کرد.
در هر صورت، بی انگیزگی و بی هدفی و بی انگیزگی کارکنان و دانش آموزان (بهخصوص بی انگیزگی تحصیلی در دوران کرونا) بیدلیل نیست و یک مدیریت صحیح با ارائه پاداش میتواند مانع از بروز آنها شود.
اگر اطرافیان شما تمایل به مصرف ماری جوانا دارند، پیشنهاد میکنیم برای پیشگیری از بروز سندرم بی انگیزگی شما به سراغ مصرف آن نروید. امروزه مصرف داروهای ضد افسردگی به یک روال عادی تبدیل شده است و اکثر افراد مجبور به مصرف آنها هستند. پیشنهاد میکنیم با شروع تمرینات ورزشی و اهمیت بیشتر به خود، زمان مصرف آنها را کوتاه کنید تا دچار سندرم بی انگیزگی نشوید.
نحوه صحیح تشخیص بی انگیزگی
اساسا این مشکل باید توسط روانشناس یا روانپزشک تشخیص داده شود زیرا علائمی مشابه با افسردگی دارد. در ابتدا روانشناس یا روانپزشک در مورد نوع احساسات، رفتارها و نحوه عملکرد شما در زمینههای مختلف زندگی سوالاتی میپرسد. معمولا متخصص در هنگام معاینه از ۴ معیار زیر برای تست بی انگیزگی استفاده میکند:
- کاهش یا عدم وجود انگیزه. بیمار با توجه به سن، فرهنگ و وضعیت سلامتی خود انگیزه کافی را ندارد.
- بروز تغییرات رفتاری، فکری یا احساسی. تغییرات رفتاری ممکن است میزان مشارکت بیمار در مکالمات یا انجام کارهای روزانه را دشوار کند. تغییرات فکری شامل کاهش علاقهمندی به اخبار، رویدادهای اجتماعی و تفکر عمیق است.
- کاهش کیفیت زندگی. تغییرات رفتاری معمولا بر زندگی حرفهای و روابط شخصی بیمار تأثیر منفی میگذارند.
- وجود فاکتورهای دیگر. معلولیت جسمی یا مصرف مواد مخدر میتواند باعث بی انگیزگی بیمار شود.
اصولا وجود چنین علائمی باید برای ۴ هفته یا بیشتر طول بکشد تا متخصص شک به بی انگیزگی بیمار کند. در برخی موارد، روانپزشک ممکن است معاینه فیزیکی انجام دهد یا دستور انجام تست آزمایشگاهی برای تشخیص سایر شرایط پزشکی و بیماریهای زمینهای مرتبط بدهد.
انواع راههای درمان بی انگیزگی شدید
خوشبختانه امروزه راهکارهای موثری برای درمان افسردگی و بی انگیزگی وجود دارد و داروها و روان درمانی میتوانند به بازیابی علاقه شما به زندگی کمک کنند. نحوه صحیح درمان بی انگیزگی به دلایل زمینهای آن بستگی دارد. بیمار ممکن است بتواند با تغییر شیوه زندگی و مراقبت از خود این اختلال را مدیریت کند.
دارو برای بی انگیزگی
برای بی انگیزگی ناشی از اختلالات عصبی پیشرونده مانند پارکینسون یا آلزایمر، روانپزشک ممکن است داروهایی را تجویز کند تا علائم برطرف شوند. هنوز هیچ داروی اختصاصی برای درمان بی انگیزگی که مورد تأیید FDA یا سازمان غذا و داروی آمریکا باشد وجود ندارد. روانپزشکان معمولا در شرایط حاد با تجویز داروهای محرک زیر به بهبود وضعیت بیمار کمک میکنند:
- داروهای ضد افسردگی که بیماری آلزایمر را درمان میکنند، مانند دونپزیل، گالانتامین و ریواستیگمین
- داروهای ضد افسردگی مانند پاروکستین، سرترالین و بوپروپیون
- محرکهای گردش خون مغزی و متابولیسم که علائم سکته مغزی را درمان میکنند مانند نیجرگلین
- محرکهای دوپامین که بیماری پارکینسون را درمان میکنند مانند روپینیرول
- داروهای ضد روانپریشی که برای درمان اسکیزوفرنی استفاده میشوند
- داروهای محرک روانی که غالباً برای درمان بی انگیزگی بدون علت زمینهای شناخته شده مورد استفاده قرار میگیرند (نمونههایی شامل متیل فنیدات (ریتالین)، پمولین (سایلرت) و آمفتامین)
روان درمانی برای بی انگیزگی
اصولا برای درمان بی انگیزگی شدید همراه با افسردگی یا اضطراب، روانپزشک علاوه بر دارودرمانی دستور روان درمانی تحت نظر یک روانشناس را نیز میدهد. درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از رویکردهایی است که به افکار و رفتارهای اساسی که ممکن است به احساس بی تفاوتی و بی انگیزگی خفیف کمک کنند، میپردازد.
خوشبختانه تحقیقات در مورد سایر درمانهای بالقوه بی انگیزگی مزمن ادامه دارد. یکی از درمانهای احتمالی، تحریک الکتروتراپی جمجمه است. این رویکرد ممکن است به درمان بی انگیزگی پس از آسیب بخش لوب پیشانی مغز کمک کند. در این روند درمان پوچی و بی انگیزگی، متخصص روانپزشک یک جریان الکتریکی کوتاه و با ولتاژ پایین را در پیشانی بیمار اعمال میکند تا بتواند مغز را تحریک کند. معمولا بدون درد است.
درمان بالقوه دیگر، تحریک شناختی است. این روش معمولا برای افراد مبتلا به آلزایمر استفاده میشود که شامل مشارکت در فعالیتهای گروهی به منظور تحریک امواج مغزی است. به عنوان مثال میتوان به بازی یا نگاه کردن به تصاویر برای تشخیص حالات چهره اشاره کرد.
درمان سندرم بی انگیزگی
از آنجاییکه بیمار مبتلا به سندرم بی انگیزگی علائم افسردگی از خود نشان میدهد، استفاده از داروهای ضد افسردگی و روان درمانی معمولاً برای درمان این بیماری توصیه میشود.
با این حال، اگر تصور شود که مصرف مستمر SSRI ها عامل سندرم بی انگیزگی شما باشد، به احتمال زیاد پزشک توصیه میکند که دوز دارو کاهش یابد یا در نهایت متوقف شود. امروزه سه روش کلی برای درمان سندرم بی انگیزگی ناشی از مصرف SSRI ها وجود دارد:
- کاهش دوز داروی SSRI
- افزودن داروی دوم که میتواند به کاهش علائم بی انگیزگی کمک کند
- تعویض دارو با گروه دیگری از داروهای ضد افسردگی مانند مهارکنندههای بازجذب سروتونین-نوراپی نفرین (SNRIs)
موثرترین روش برای درمان سندرم بی انگیزگی ناشی از ماری جوانا، کاهش تدریجی مصرف ماری جوانا است. توقف ناگهانی ممکن است علائم فرد را بدتر کند.
درمان بی انگیزگی با داروهای گیاهی
خوشبختانه مصرف داروهای گیاهی مانند موارد زیر میتواند به رفع اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بی انگیزگی کمک زیادی کند:
- اسطوخودوس
- گل گاوزبان
- زعفران
- بهارنارنج
- چای سبز
اگر داروهای ضد افسردگی مصرف میکنید، توصیه میکنیم پیش از شروع استفاده از دمنوش یا چای گیاهی با متخصص طب سنتی مشورت کنید. مواردی از اختلال دارویی مشاهده شده است.
درمان بی انگیزگی در طب سنتی
طب سنتی معتقد است که عامل اصلی بی انگیزگی و بی حوصلگی، غلبه مزاج سرد و تر بر بدن است. پس بهتر است مصرف مواد غذایی با طبع گرم مانند خرما، موز، نارگیل، گردو، انبه و غیره افزایش پیدا کند. استشمام رایحه گلهای محمدی، بابونه و رز نیز کمک زیادی میکند.
اگر امکان انجام طب سنتی را دارید اصلا تعلل نکنید. ماساژ بدن با روغنهای اساسی مانند روغن زیتون، کنجد و نارگیل نیز میتواند به رفع خستگی مزمن کمک زیادی کند.
چه زمانی به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنیم؟
اگر احساس بی تفاوتی و از دست دادن انگیزه برای انجام فعالیتهای معمول را دارید، صحبت با یک مشاور آموزشدیده یا روانپزشک که میتواند وضعیت شما را به طور دقیق تشخیص دهد، مفید است.
آنها میتوانند نگرانیهای شما را مورد بحث قرار دهند و راهنمایی کنند تا دیدگاه مثبتتری نسبت به زندگی پیدا کنید. اگر لازم است برای انجام درمانهای دارویی و روانی همکاری کنید. جالب است بدانید که برخورداری از حمایت خانواده یا دوستان نیز میتواند به شما در بازیابی علاقه به زندگی کمک کند.
اگر شرایط مراجعه حضوری را ندارید، از پزشک آنلاین روانپزشکی پذیرش ۲۴، مشاوره آنلاین تلفنی و متنی بگیرید و مشکلات خود را مطرح کرده و از مشاورههای آنها استفاده کنید.
خدا حاقوت همه ما رو به خیر کنه هنوز اولشه بعد
از رفتنش همچی خراب شد پدر تمدن و ملیت ایران روحش شاد یادش گرامی
تجربه من : من ۲ سال بیکار بودم پول بریا حتی امور معمولی نداشتم و اونقدر بهم زمانه ،اطرافیان و… فشار اوردم که با پدر و مادرم درگیر شدم از خونه زدم بیرون یه روز رفتم روی یه پل عابر خلوت و تصمیم گرفتم دیگه به زندگیم پایان بدم ، تنها چیزی که جلوی من رو گفت ایمان به خدا و ترس از عقوبت اخروی خودکشی بود . شاید نیم ساعت با خودم جنگیدم تا اومدم پایین بلاخره کار پیدا کردم ولی کار ( منطقه گرم جنوب) در شرایط سخت ( گرمای ۴۵ تا ۵۰ درجه و شرجی ، فضای باز و…) که هر روز آرزوی مرگ می کردم هر روز و هر روز … بعد از ۵ سال راز و نیاز با خدا و کار در شرایط سخت درهای رحت الهی به رویم باز شد تو شهر خودم کار بهتری پیدا کردم ، ازدواج کردم امروز که پیام میدم از زندگیم راضی هستم . علی رغم مشکلات زیاد که قابل بیان در این مجال نیست شاکر و قدردان نعمت هایی زیادی هستم که به اعتقاد من خدا و حضرات معصومین ع به خاطر صبر و شکر گذاری زیاد و تلاش برای رسیدن به زندگی بهتر بهم دادن . از شما عزیزان می خوام با هر مشکلی که دارید خدا و صحبت با اون و تلاش رو فراموش نکنید و هرگز ناامید نشید که ناامید شیطان و درو از رحمت خدا است …. با تشکر از شما عزیزان دوست داشتنی
۸۰ درصد مردم بی انگیزه شدن و علتش بی عدالتی ها که در مملکتمون هست ، شنیدن اختلاس ها و ناکارآمد بودن مسولین مسولینی که بفکر جنگ و جنگ افروزی هستن
تنها کسی که میتونه نابودت کنه خودتی هیچ دشمنی بیرون از تو نیست
تنها کسی که میتونه کمکت کنه خودتی هیچ دوستی بیرون از تو نیست
خودتو باور داشته باش
منم مثل همه ی شماها یکی از اونایی ام که برای اولین بار احساس ناتوانی رو تویه زندگیش تجربه کرده، اما برای اینکه با این حس ناتوانی مقابله کنه سعی میکنه ازش فرار کنه و به نوعی فراموشش کنه، متاسفانه امروزه همه ی ما ها تویه یه حلقه ی جهنمی گیر کردیم، این حلقه ی جهنمی که میگه (بهترین باشید، زیبا ترین باشید، دانا ترین باشید و…..) اصلا چرا باید بهترین باشم؟ چون شخصیت کمال گرایی دارم؟ یا شاید چون این گفته ها به طور ناخواسته ای بهم تحمیل شده؟ واقعیتش خودم هم نمیدونم، خب حالا چه کاری میتونم انجام بدم؟ ماهیت حقیقی وجودم رو بپذیرم؟ یا بر خلاف میل باطنی ام از تمام دلخوشی های زندگیم دست بکشم؟ نه، جواب این نمیتونه باشه، من باید ادامه بدم چون محکوم به زندگی ام، چون محکوم به اینم در حالی که تویه ناتوانی های خودم میسوزم و غلت میخورم شاهد پر پر شدن تک تک اون خواسته های شیرین و روزنه های امیدی باشم که روزی بهشون ایمان داشتم، یه ایمان واهی و توهمی….
من در بدنسازی آسیب دیدم از وقتی که دیسک کمر و دیسک گردن گرفتم فکر میکنم دیگه نمیتونم کاری انجام بدم انگار تمام رویاهام نابود شد و خیلی نسبت به آینده نگرانم و دیگه مثل قبل خوشحال نیستم و وقتی کمردرد و گردن درد میگیرم نا امیدتر میشم فقط یک چیزو میدونم که باید ادامه بدم من هنوز خیلی جوون هستم چون ۲۴ سالمه نسبت به شغل آیندم نگرانم و اینکه اصلا میتونم تشکیل خانواده بدم چون برخی اوقات با انجام فعالیت زیاد دچار درد و خستگی و کوفتگی میشم دنبال یک شغل ساده تر ولی پردرآمد هستم ولی هنوزم درونم مز از یاس و نا امیدی هست کسی میتونه کمکم کنه؟؟؟؟؟
من از تو کیری ترم
تو خیلی قوی هستی
التماس میکنم و خواهش میکنم خودت رو نابود نکن
منم پسرم و همینطورم و دقیقا شرایط تو از لحاظ درسی و روحیات و….
درست میشه دختر
درست میشه
و
درست میشه …
به اون روزی فکر کن که پدر مادر پیر شدن و باید کسی شده باشی.که کمکتون کنی
ازشون نگهداری کنی
من بهت افتخار میکنم دختر
تو
بهترینی
ادامه بده
بخاطر اون دو نفر هم که شده
خدا کمک میکنه
برو عزیزم
…….با آرزوی بهترین ها مارمولک
اومدم اینجا این همه نظرات و وضعیت بقیهرو خوندم مشکل خودم یادم رفت و حس کردم حال من خیلی هم بد نیست 😐
کلا دو دسته آدم غمگین داریم. دسته ی اول وقتی مشکلات و بدشانسی ها وارد زندگیشون میشه و از هر طرف بدبختی رو سرشون میباره. و دیگه نمیتونن تحمل کنن افسرده و غم زده میشن. و دسته دوم هم همه چیز براشون فراهمه و از همه نظر اوکی هستن و تو رفاه هستن ولی از هیچی لذت نمی برن. دسته ی اول بنظرم آدم های سالمی هستن و زیاد نباید به خودشون سخت بگیرن و باید به خودشون بخاطر غمگین بودنشون حق بدن چون واقعن حق دارن. اما اونهایی که همه چیز براشون هست ولی بازم خوشحال نیستن باید بدونن که خیلی مریضن… و باید یه فکری به حال خودشون بکنن قبل از اینکه مریضی همه چیز رو خراب کنه
برای مثال اگه طرف توی برج مجلل زندگی میکنه و پولداره، اما کمبود محبت داره و غمگینه. غم ایشون رو چجوری توجیه میکنی؟ آدم سالمیه؟ چون بالاخره کمبود امکانات شامل کمبود محبت هم میشه
از دویدن و به هیچ جا نرسیدن و هیچ تغییری نکردن خسته شدم بسمه دیگه هر چی دوویدم.
میخوام نظر خانوادم که همیشه میگن بدبخت هستیم رو قبول کنم و دست از تلاش بردارم.
سلام عزیرم
اصلان به خودت اینطوری نگو برای هدف هات برای ارزوهات همیشه تلاش کن و بجنگ
یک روز بهشون میرسی قشنگم
دنیا ۲ روزه ازش لذت ببر نزار کسی ناراحتت کنه همیشه تو قوی باش نگو بدبختم هیچ کس دوستم نداره به خودت بگو من خودمو دوست داشته باشم کافیه
نظر بقیه اصلان برات مهم نباشه همیشه به نظر و هدف هایی که داری فکر کن و بگو من تا الان برای همچی جنگیدم به خودت بگو این روزا هم میگذره و وقتیکه به عقب نگاه میکنم خندم می گیره
همیشه خودت باش و برای دیگران ارزش قاعل نباش .دوستت دارم قشنگم من مطمعنم به هدفی که داری میرسی
هر جور راحتی این دنیا جای برای آدمای بازنده نداره اگه میخای نبازی ادامه بده به تلاش کردن
حوصله هیچی حتی تفریح مسافرت دوست آشنا ندارم خسته ام از این همه خستگی دوست دارم به استقبال مرگ برم ولی بچم تنها میشه
ببین، پس تو الان یه دلیلی برای زنده موندن داری، اونم بچت هست، چرا سعی نمیکنی بیشتر با اون وقت بگذرونی و …. اون واقعا بهت نیاز داره…
خوبه خوشحالم بلاخره آدمای پیدا شدن که یه ذره انسانیت تو وجودشون .ممنونم که به فکر بچت هستی
چقدر همه شبیه من هستن
من فک کردم من فقط حالم بده ازینکه میبینم خیلیامون حالمون بده و در ظاهر همه مون خوبیم
تاسف میخورم چرا نمیگیم آخه چرا سعی میکنیم بگیم خوبیم
ما وقتی حالمون بده، نمیدونیم چطور بگیم که خوب نیستیم. اگه بگیم خوب نیستیم، میگن چیشدی؟ و ما نمیدونیم چجوری حسمون رو ابراز کنیم. واسه همین با کلمه “خوبم” خودمون رو خلاص میکنیم…
امیدوارم حال دل تک تک مون خوب بشه،منم مثل همه ی شما دلم شکسته و یه چیزو خیلی خوب درک کردم،اونم اینکه همه ی انسانها آخرش تنها هستن و هیچکس نمیتونه به ما کمک بکنه به جز خودمون
نه اشتباه فک میکنی چون ما واقعا حالمون بده و سعی در خوب شدن میکنیم حداقل من یکی که دلم نمیخاد اینطوری با حقارت زندگی کنم
حسی ندارم، همزمان ک مجموعه ی علایقم، مجموعه ی استعداد ها ولی همونطور هم کابوس پوچیم پیچیده، امید بخشی هستم ک میل بر چیرگی این حس بر دیگری ندارد و بر این اصل ب نیکو خصلتی گرویده، در اطراف قمارم از فهم زیاد، جنون روییده، از عواطف فراتر بی حسی و از بیخ ان روحیه ی یاری گری جوشیده، درون انسانی به ظاهر بی روح پسر بچه ای کوچک در کنج مطرودیست، هر کسی از او دور و هر خلقی بر او بگراید برای ان دختریست ک جسم بنت حصار ارزو های پسرک شده، هر نیکی دیگران ب پسرک،برای کشتن او، انتقام دخترک….
وضعیت روحیم چطوره؟
دوستان ،یکی از دلایل افسردگی استرس نگرانی ….و یا هر چیز دیگه ای دوری از خداست ،دوست عزیز خدا کارما یا هر چیزی که اسمش رو میزاری وجود داره،ما وجود خودمون رو بی اهمیت دیدیم و فقط نگاهمون به بیرونه ،این نوشته ها رو کسی مینویسه که خودش ۶ماه درگیرش بود و فقط بایک راه تونست ازش خلاص بشه توکل بخدا و پشتکار ،دوست عزیزی که افسرده ای یه سر به بیمارستان شهرت بزن و ،وقتی که خودتو سالم میبینی انگیزه که خوبه هزاران مرتبه شکر خدا میکنی و بابت تن سالم شاکری و برای هدفت میجنگی ،دوم فضای مجازی دوری کن استفاده مفید داشته باش کودک درونت رو بشدت بیدار کن و کاری به گذشته و آینده نداشته باش ۱۰روز صبح از خواب زود بلند شو و برو پیاده روی بعد از ده روز اثراتش میبینی ، ورزش کن این ده روز قد ۱۰۰سال سخته ولی ۱۰روزه بعد میفهمی اینا همش حس بود و واقعیت نداشت و خودتو درگیر افکار پوچ کردی، من خودم کل داروهای اعصاب رو ریختم بیرون به خودت بیا
سلام وقت بخیر ممنون میشم به ایدی تلگرام afshin226 پیام بدید و راهنماییم کنید
خستم ۳۵ سالمه برای هر کاری میرم انگار طلسم شدم نه انگیزه ازدواج دارم نه انگیزه برای،شروع،کارجدید پدر مریض وناشنوا مادر بیمار که هر روز آروزی مرگ میکنه اونقدر درد بیماری داره دلم خون میشه باز باین وضعیت سرگردانیم تنهایشان بزارم بیکار وبی پول پدرم هم از اول بافقر وکارگری زندگی کرده آخرشم بدون بیمه بازنشستگی فقط درورنج خودش ومادرم را اضافه کرده سرگردانم به قرآن خستم خدا هم مثل اینکه آدمهایی مثل ما را فراموش کرده آخه چرا بسه این همه درد وسرگردانی
تو هم مثل منی داداش
من نمیدونم واقعا چیکار کنم دیگه خیلی خسته شدم از لحاظ روحی خستم واقعا به هیچ کاری علاقه ندارم فقط میخوام زل بزنم به دیوار اتاقم یه ساله که فهمیدم بابام خیانت میکنه و هر روز دارم داغون تر میشم نمیتونم به مامانم بگم خیلی آدم احساسی هست خودم تنهایی دارم تحمل میکنم اون زن همسایه مونه حتی شوهر و بچه داره نمیدونم چطور میتونه همچین کاری کنه از همه آدما حالم بهم میخوره فکر میکردم پدرم برام تکیه گاهه
یه ماه دیگه کنکور دارم تنها راه دور شدنم اینه که قبول شم اما نمیتونم دیگه هیچکی نیست درک کنه همه هم ازم انتظار دارن بهترین رشته رو بیارم
اینارو اینجا نوشتم شاید یکم دلم خالی شه:)
کاش میدونستم کی هستی کمکت می کردم تو هم به من کمک میکردی
من خیلی بی انگیزه شدم هیچی حالم خوب نمیکنه دوتا بچه دارم بیماری تالاسمی ماژور هرشب آمپول هرروز بی حوصله و بی میل به همچی همش دلم میخاد بخابم احساس میکنم افسرده شدم
واقعاًم خیلی عالیه منو اینقدر کمکم کرده
سلام، منم از بعد از کرونا احساس میکنم یک آدم دیگه ای شدم،، منی که کل عمرم را بیخیال مشکلات و خوش بودم، الان چندسالیه انگیزه هاما از دست دادم، احساس میکنم زندگیم دیگه داره تموم میشه و چیز دیگری نمونده که براش بجنگم،،از جمع فاصله گرفتم،، افکار مزاحم اذیتم میکنه
زندگی دیگه هیچ معنایی نداره هرچی شد شد اصلا مهم نیس . ولی اگه کسیم منو انجام به کار اجباری بکنه ترجیح میدم هیچکاری نکنم یا نهایت برم اون دنیا
همش دچار دوراهی میشم توی اهداف شدم احساس خیلی بدی میده هر بار یکشو دلم میخواد یکیشو مغزم واقعا نمیدونم چیکار کنم
من دچار دو راهی یا چند راهی توی اهداف (شغلی )میشم و همین بی انگیزم میکنه نسبت به هدفی که انتخاب کرده بودم و همش اهداف دیگه ای به سرم میزنه که نکنه اون بهتر باشه یکیشو قلبم میخواد یکیشو مغزم و از طرفی یکیش میتونه محبوبیت و شهرت بالایی برام بیاره (که علاقه به این موضوع باعث این اختلال شده) و اونیکی بر عکسشاید هیچ شهرتی برام نیاره و این موضوع به قدری داره بهم فشار میاره که انگار دستامو به یه اسب بستن و پاهامو به یه اسب دیگه که در حال حرکتن. لطفا اگه کسی میتونه راهنماییم کنه که راه حل چیه 🙁
محمد عزیز
بهتره دونبال اون شغلی که دوست اش داری بری در صورتی که هزینه هات جبران کنه البته شهرت محبوبیت میاره ولی دشمن هم باخودش میاره
مشکل من اینه از جایی که یادم میاد هیچ هیجانی برای گرفتن کادو و…نداشتم و نهایت ذوقم یه نیش خند بوده تا الان
و الان هیچ چیزی برام فرقی نداره
معمولا جوابم به همچی همینه
فرقی نداره
مثلا اینکه گوشیم چی باشه
من خودم ۶ سال با یه گوشی داغون کار کردم و بعد ۶ سال که گوشی خریدم با یه خنده ریز تموم شد
و هنوز اگه ازم بپرسی میخوای این گوشی دستت باشه یا گوشی قبلی میگم فرقی نداره
با اینکه واقعا به یه گوشی نیاز داشتم
حالا دیگه برام داشتن یا نداشتن همه چی فرقی نداره
حتی اینکه برم بهشت یا جهنم
انگار همه به یه چرخه دچاریم
یا پولداریم یا فقیر
یا زشتیم یا زیبا
یا…
چه فرقی میکنه؟اخرش مرگه و مگه اونایی که با ما فرق دارن چه تفاوت باور نکردنی و حیرت انگیزی توی زندگیشون پیش میاد
اخرش که بازم میمیرن
بعد هم میرن بهشت یا جهنم
چند تریلیون ادم توی بهشت و جهنم هستن که با اضافه شدن یه نفر تغیری کنه
احساس میکنم زمان درحال تمام شدنه و کاری نمیشه کرد
واقعا ۱۵ سالگی باید به این همه چیز پی برد؟
من خودم پر دردم ولی انگار که به کسی راهکار میدم در به روی درهای بسته ی خودم باز میشه
اگه کسی چیزی تو ذهنش بود و خواست بپرسه رودروایسی نکنه و بگه
خوشحال میشم تجربه ام در اختیار بزارم
مرسی از همفکری همه دوستان
من دو ماهه که یکی پولهام و خورده و چک داده بود برگشت خورده الان دو ماههی میشه حوصله هیچکاری ندارم احساس میکنم آخر خطم شبا خیلی فکر میکنم چون یارو خیلی ار اعتماد من سو استفاده کرد گوشیشم بسته نمیدونم کجاست خبری هم ازش ندارم
احساس میکنم دست وپام بستس
سلام
خدا نکنه کسی اینجوری بشه ولی فقط یک راه اساسی وجود داره با یک دوست خوب راحت حرف بزنی و اون بهت انگیزه بده و وادارت کنه که بلند بشی و بهت جون بده
حتی یک دوست جدید واسه خودت پیدا کند
باید یه فشاری وارد کنی تا این زندگیت عوض شه یا صبرو تحمل که چند مدت طول میکشه تا درست شه
سلام من این روزا نسبت به خیلی چیزا بی تفاوت شدم از چیزایی که قبلا خوشم میومد دیگه خوشم نمیاد انگیزه کافی برای تلاش هم ندارم
اوکی شدی الان
منم خستم میخام بمیرم فقط
سلام درد روحی بدتر از جسمی میباشد ودردجسمی بدتر از روحی خدایا حال بد هردو درد را از ما دوربرگردان
سلام منم بیشترمدت زندگیم اینطوری بودم چن وقت پیش حس کردم معجزه ای شدبرام وخیلی انگیزه وعلاقه واراده خیاطیموشروع کردم یه مدت کوتاه که اینکاروانجام دادم دوباره حس کردم ذوقم داره کورمیشه والان که کلا اسمش که میادحالموبدمیکنه وسرم سنگین میشه کلا ازآدما فراری شدم ازشون یه جورایی بدم اومده ازخونه بیرون نمیرم که کسی رونبینم دلم میخوادهمه روبزنم سرشون جیغ ودادبکشم یه عقده ی عجیبی پیداکردم
شما ممکنه دچار بیماری دوقطبی شده باشید
احتمالا شیدایی ( دوقطبی هستین )
من دل خوشیم فقط پسر کوچولوم .اخه توخونه برای کی به خودم برسم.شوهرم اصلا نه حرفی نه صحبتی عقط کارم شده کارهای خونه و بچه از خودم غافل شدم کلا
من حال اینروزام حال بدیه.
من یکسال ی میشه یهو بدنم بی حال میشه و فکرم درگیر میشه نمیدونم چمه فقط ازهمه چی خسته میشم همه چی برام الکی بنظرمیاد هیچی خوشحالم نمیکنه
آیا فقط راهش داروس؟
مشکل من نمیدونم چی هست خیلی پیچیدست چیزی ک میدونم اینه ک حوصله ی چیزی رو ندارم بی انگیزه شدم بی حال شدم من عذاب وجدان اینک کارامو انجام نمیدم دارم هروقت کسی صداشو بلند میکنه حرف میزنه میترسم یا زهر ترک میشم نمیدونم کلا ی چیزیم هست ک داره منو دیوونه میکنه
منم،دوس دارم،برم،پیاده روی ولی دلو دماغشو ندارم. بی حالی در لخته خون هم،هست. ولر چاره کار فقط دارو نیس
نابودشدیم خدامعجزه کندبراحالمون
اینا هستم
دمت گرم .خدایا خودت ضهور کن دیگه
سلام من اینطوریه که نمی توانم از خونه برم بیرون با این که مثلاً دلم می خواد برم وحتی تصمیم می گیرم برم مثلاً فلان جا ولی لحظه آخر تصمیم عوض میشه ونمی تونم برم همش استرس کار های عادی زندگیم را دارم کار های که دیگران روش فکر نمی کنند مدام من توی ذهنم فکر می کنم واسترسش را می کشم حتی قدرت تصمیم گیری درباره مسائل عادی زندگی ندارم ذهنم پر از تنش های بیرونی و درونی اند که اصلا نیازی نیست اینقدر بهشون فکر بشه میشه لطفا بهم راهکار توصیه کنید
جهن اطلاع رسانی
واقعا اونایی که چت کردن انتظار دارن یکی اونا رو بخونه ؟
آره چرا نخونه؟
سلام من ۵ سال هست که دچار افسردگی شدم و در طی این مدت تلاش کردم که کارم تحت تاثیر شرایط روحیم قرار نگیره اما متاسفانه به تازگی کنترل این مشکل از دستم خارج شده و به شدت بی انگیزه شدم
و به مشاور مراجعه کردم اما تاثیری نداشت و قرص اعصاب هم مصرف میکنم.
هیچ راهکاری وجود نداره که درمان بشم؟
ورزش کنید
داخل کشوری که ما زندگی میکنیم بی انگیزگی طبیعیه به نظرم من از جون کندن بیخود از تلاش کردن و به جایی نرسیدم از اینکه هرساله از سال قبل عقب تری و پیشرفتی نداری اینجوره که آدم بی انگیزه میشه یعنی آدم خسته میشه .من همین مشکله دارم بارها زمین خوردم و بلند شدم تلاش کردم چندین شغل یاد گرفتم هرچقدر سخت تر کار کردم فقط بار فنی ام رفت بالا ولی به ظاهر پسرفت نداشتم الانم خیلی افسرده بی انگیزه بی روحیه هستم ولی نمیتونم از پا بیوفتم درسته که مجردم ولی باید خودمو بکشم بالا که بتونم دست اونارو هم بگیرم شده داخل همین کشور یا خارج کشور برم باید سعیم بکنم .پس کن حق مردن ندارم .خواهر گلم برادر عزیزم خیلیها همین میخان که جوونا افسرده باشن و این سیاستی که راه انداختن .پس به خودتون بیایید یه راهی برای بلند شدن پیدا کنید سعی کنید داخل یه کاری خوب باشید خود به خود انگیزه پیدا میکنید
با آدمهای عصبانی پرخاشگر چکنم؟بد،اخلاق که فکر میکنن حرف ،بلس حرفه اونا باشه
بیا برلیم قول
میدم بخندونمت غم نبینی دیگه
✋
سلام باید دوز داروها را کم کنی الان دارو داره عکس عمل میکنه
همه دارین میمیرین
آقایون ، خانوما ، رسما بهتون میگم که با این شرایطی که شیطان در دنیا و مخصوصا در ایران به وجود آورده ، همه دارین میمیرین ، و اما اون شرایط ها چیه
۱_ درس هایی که حتی نمیدونین کاربرد هر کدومشون چیه و فقط میخونین ، دقیقا بعد از سه کلاس راهنمایی ، دبیرستان و دانشگاه رو باید بشاشین ، تا به حال کسی تونسته با مطالب دبیرستان چیزی بسازه یا اختراع کنه ، علم یعنی این
۲_ دین های اسلام و مسیحیت و یهودیت که همه دروغ هستند به عنوان مثال برید همه کتاب قرآن رو بخونید و ببینید چه اختلاف نظری بین آیه هاش وجود داره
۳_ هیچکس نمیتونه آدم ، اطراف خودش پیدا کنه همه بچه شیطونن زشتن عن هستن گه هستن زیبا ترین چهره مال علی بود ، محمد و عرب گه بودن ، نمیدونم شاید علی یک ایرانی واقعی بود که از ایران دزدیدند که الان اصلا ایرانی نداریم همه گه چهره اند.
۴_ در آخر اینکه جنگل های پر از میوه های خدا آفریده و غیر دستکاری ژنتیکی شده رو نابود کردند و به جاش مثلا توی چین جنگل چوب جایگزین کردند
۵ _ آره اگر حکومتی با شرایطی که من گفتم به وجود بیاد و در اون حکومت کتاب هایی که هر کلمه آن بی دلیل در کتاب نباشه و دارای محتوا باشه و بتونی با هر دانه علمی که یاد میگیری چیزی بسازی یا با چند تا از این علم ها حداقل ، ، ، آن وقت انگیزه ایجاد میشود
۶ _ اگر گه چهره ها ی ملعون بد کار نباشند انگیزه ایجاد میشود چرا ایجاد نشود
۷ _ اگر همه غذاها ، ، غذاها و میوه های گذشته باشند انگیزه ایجاد میشود
۸_ اگر کسی بیاید مشخص کند که چرا شاه پهلوی الاغ انگوز بیشعور دروغگو و زیردستای دروغگویش که ادعای اون همه سواد مثل زبان انگلیسی و فرانسوی و علم اقتصاد و خلبان اف ۱۴ و هواپیمای هفتصد نفره و اینجور چیزها رو داشتند خمینی کله طاس بی سواد رو با چهار تا سوال علمی و یا آیه های پوچ قرآن سر جایش ننشاندند آنوقت انگیزه ایجاد میشود کله طاسی که میگفت طیاره ها را ببرید به امریکا پس بدهید ، اره جانم خمینی کله طاس اینا رو گفت به جت اف ۱۴ میگفت طیاره چرا کسی چیزی نگفت
۹ _ آره جانم اگر الاغ نباشید و مثل کس مغزها بازی های شیطان را دنبال نکنید و نگذارید عن چهره ها شما را در جنگ هایی مثل جنگ عراق یا جنگ هیتلر در یخبندان روسیه بکشند با دو میلیون کشته و سپس در آینده دوباره بچه هایتان را گول بزنند و یا سرکوب کنند و یا بی سواد بار بیاورند و یا مدرک دار بی مغز بار بیاورند ، ، ، آن وقت انگیزه ایجاد میشود جانم
۱۰ _ امام زمان یعنی این ، امام زمانتان را چگونه میشناسید ، ، از حرفهایش و بعد قطعا و قطعا ظاهر زیبایش ، ، نورانی مورانی اینا همه کس و شعره نور چی کس و شعر بنگولیاتیه
۱۱ _ آدم را خدا زیبا آفرید و همه را یکجور ، ، خدا و نازیبایی ، ، بقیه حیوان زاده های شیطان پدر هستند
و اما زیبایی چیست بووم شما نمی دانید عن چهره ها
منم یه دوره نسبتا طولانی اینطور بودم، درس و کارم افت کرد، دیگه نمیخندیدم، حتی میلی به خواب و غذا نداشتم. یه روز به خودم اومدم، دیدم که داره گند میخوره به زندگیم. خودم خودمو یکم کالبد شکافی کردم. هیچکس بهتر از خودت نمیفهمه که چته. مشکلاتمو نوشتم رو کاغذ و اونایی که میتونستم حل کنمو علامت زدم. بعد کلی جست و جو به چندتا نتیجه مشخص رسیدم.
یکی از مشکلات دوپامینه، وقتی دوپامین فیک به بدنت برسونی کارای روزمره دیگه برات جذابیت نداره.
مشکل بعدی کمالگراییه. باعث میشه دائم از خودت و کارات نقص بگیری و یه چرخه باطل ایجاد میکنه.
کلیشهای ترینشون اینه که نمیدونی هدفت چیه.
یکی هم ترسه، از تغییر و بهتر شدن. فکر میکنی اگه از پناهگاه امنت بیای بیرون و تغییری توی شغل یا فعالیتای دیگه تو زندگیت انجام بدی، ممکنه آسیب بیینی، که همینطوره، باید امتحان کنی ببینی چه چیزی برات بهتره.
یه مشکل میتونه تروما یا چیزای دیگه باشه که بری پیش مشاور و متخصص بهت کمک میکنه.
اگه خوب نشدی خودتو مسخره کردی. شاید کمبود توجه داری یا چیزای دیگه، و مشکل از انگیزت نیست، چون کلا چیزی به نام انگیزه وجود نداره. انگیزه کلمهایه که چندتا احمق که نتونستن توی زندگی به جایی برسن، درستش کردن. انسان هیچوقت حال چیزی نداره چون تلاش میخواد. باید خودتو هل بدی. این موقعیت اتفاقا میتونه یه سکوی پیشرفت باشه برات.
این مطلب انگیزشی نیست، بیشتر موارد هم علمیه. اینم بدون همیشه از تو بدبخت تر و فقیر تر وجود داشته که به جایگاه بالایی رسیده باشه، بدون شانس.
میتونم باهاتون صحبت کنم؟حرفاتون انگار جواب تو سرم بود
سلام سارا میشه با هم حرف بزنیم:)
خیلی عالی بود حق با شماست . منم چند ماهه درگیرم
عالیی بود منم همین مشکلو دارم :)))
آفرین رضا علی بود
هنوز یکمی نامیدی ،هاهاه چون تا انگیزه یا هدف نباشه هیچ کاری پیش نمیره عزیزه دل بای
حرفایی که زدین یه چندموردش درموردخودمنم صدق میکنه مخصوصااونجایی که گفتیدکمال گرایی هم یکی ازدلایلش میتونه باش
خیلی عالی بود
جالب بود. استفاده کر دم.ممنون
حرف خاصی برای گفتن ندارم اومدم با مشاوره آنلاین به خودم کمک کنم برای درمان؛ که مبلغ ویزیت هارو دیدم
دقیقا موافقم منم تا قیمت ها رو دیدم فهمیدم بهتره همینجوری باشم 🙂 بعدم تا یه چیزی میخونی تازه میفهمی وای چقد درد و مرض روحی داری که اون دیگه خیلی بدتره
باسلام من این افسردگیو از بچگی باخودم ب همراه دارم تاالان ک سنم دیگه داره بالا میره…مدام ب افسردگیم اضافه میشه و شدیدتر میشه…
خودمون فقط میتونیم. به خودمون کمک کنیم. راه چاره دارو نیست. فقط حرکت ،به جلوس همین بای عزیزان
من بین اقوامم پر شور شوق ترین فرد بودم همیشه میخندیدم خوشحال بودم درسام عالی بود بپر بپر میکردم ولی نمیدونم چرا آخه چرا یهو دقیقا راس ۵ مهر بدون هیچ دلیلی احساساتم از بین رفت و دیگه آدم های اطرافم برام مهم نشدن لبخندام مصنوعی شدن به مراتب آدم های هستن که میخوام خودم اونارو بکشم چون تو این جامعه اونا مثل آشغالن ولی دیگه زورشو ندارم و فقط تو سری میخورم . چندین روز هست دیوونه شدم بعضی اوقات از خدا خواهش میکنم میگم میخوام برگردم سال ۲۰۱۵ آقا من دیگه نمیتونم بسمه هرچی کشیدم روانی شدم دیگه تحمل این زندگی آشغال برام سخت شده . من بخوام خودکشی کنم نفر بعدی که خودکشی میکنه مادرمه بعدش داداشمه زنجیره ای ادامه پیدا میکنه نمیخوام مرگم باعث مرگ خانوادم بشه
. دیگه حتی به این نتیجه رسیدم همه دین ها باعث محدود شدن ذهن میشن ولی بعد اینکه رفتم سراغ خارج شدن از این دین … دیگه آدم سابق نشدم یه جورایی بی هدف شدم من ذهن خلاقی دارم نمیخوام هدرش بدم یکی کمکم کنه دیگه موهام تموم شدن انقدر ریخت
من که مواد نکشیدم چرا این شکلیم
بخند،به همه چی هاهاهha.ha.ha
من ک حتی حوصله پیام واظهارنظرم ندارم
سلام من همیشه در ظاهر شاد هستم ولی وقتی تنها میشم خیلی وقتا احساس خستگی میکنم اصلا حوصله انجام تکالیفم رو ندارم وقتم الکی توی فضای مجازی هدر میدم بعد خودوم سرزنش میکنم واقعا خیلی بده چنین حالی داشته باشی
منم تمام این علائم دارم
نمیدونم چیکار کنم
چنین چیزی واقعا آدمو نابود میکنه ، برای من از حدود ۱۶ سالگی شروع شد و کنکور که باعث شد از دوستام هم دور بمونم تشدیدش کرد و باعث شد دوسال پشت سر هم کنکور رو گند بزنم و حتی دفعه دوم از دفعه اول بدتر شدم و ارتباطم به کل با همه ی دوستام قطع شد و سعی کردم این احساس رو با دیدن فیلم و سریال و مشغول کردن خودم سپری کنم ولی الان که میبینم در دوره ی دانشگاه هم حتی افت دارم و ترم های اول وضعیتم بهتر بود و حوصله ی بیشتری داشتم ولی الان اصلا دیگه حوصله ی درس هم ندارم و این ترم اونقدر فشار روی من زیاد شده که دیگه حتی اگه وقت کنم هم دیگه حوصله ی فیلم دیدن ندارم و از همه بدتر گیرایی ذهنم هم روز به روز انگار بدتر میشه و درس هارو باید چندین بار بخونم تا شاید در امتحان یه نمره ی قبولی بگیرم درحالی که بقیه شب امتحان میخونن و نمره شون از من بهتر میشه!
عزیزم ایرانی باشی افسرده نباشی جای تعجب داره:(
حتی انگیزه ندارم برای درمان کردن خودم تلاش کنم:(
تنها نیستی منم همینطور
من عادت کردم بهش
عادت چیزه بدیه
واسه اینکه کاری خوب بلد نیستی تو رو مواخذه میکنن….. گذر زمان باعث نابودی ادم میشه ار نابودی، یه دختر ۲۱ساله با روح ۷۰ساله…
چرا اینکارا رو میکنن دیگه خودمم نمیشناسم دوس ندارم وجود نداشته باشم
نابود شدن انگیزه روحیه احساس پوچی، همش دلت یه خواب بدون بیداری میخواد همه اینا فقط به خاطر اینکه همه تو رو به تمسخر میگیرن و با حرفایی که فکر میکنن درسته باعث نابودیت میشن، چرا یه دختر ۲۱باید درد بکشه و به هیچ کس نگه که دردش چیه، این خوده افسردگیه… فقط هی خوب میشی هی بد میشی
واقعا منم همین حالت را دارم روز به روز حالم بدتر میشه یک راهی میشه بگید